فرانکلین به خوبی و خوشی زندگی میکرد و دوستان زیادی داشت. هیچ وقت به فکر پیدا کردن دوستی جدید نبود، تا این که یک روز خانوادهی جدیدی از سرزمینهای شمال به محلهی آنها اسبابکشی کردند. خانوادهی گوزن غولپیکر بودند و فرانکلین خیلی از آنها ترسیده بود. بچهی آنها هم سنوسال فرانکلین بود. روز اول مدرسه هیچکس با گوزن بازی نکرد. ولی آقای جغد با فرانکلین صحبت کرد و ...
در سی روز گذشته تغییر قیمتی برای این کالا ثبت نشده است.
هیچ دیدگاهی برای این محصول ثبت نشده است.